این روزها خبر افزایش قیمت بنزین بیش از هر زمان دیگری تکذیب میشود و این باعث شده است همه احساس کنند ممکن است یک روز صبح جمعه مطلع شوند بنزین گران شده است.
با خودم گفتم: همان طور که چند سال قبل گوجه توی یکی از میوه فروشیهای سرکوچه یکی از مسئولان ارزانتر بود، شاید بنزین ارزان را هم بشود از نزدیک خانه خودمان گیر بیاوریم.
به پمپ بنزینی که نزدیک خانه بود رفتم، ولی آنجا هم همان لیتری ۳ هزار تومان بود. به اپراتور پمپ بنزین گفتم: نمیشه بنزین هاتون رو ارزونتر حساب کنین مشتری شیم؟ ۳ هزار تومن خیلی گرونه.
اپراتور پمپ بنزین گفت: دفعه اولته میای پمپ بنزین؟
گفتم: اتفاقا به اندازهای که من پمپ رفتم، هیچ کس نرفته. من پمپ بنزین رفتم، پمپ گازوئیل رفتم، پمپ گاز رفتم، باورت نمیشه، ولی حتی پمپ آب هم رفتم. این قدری که من پمپ رفتم، مایک پمپئو نرفته. من وقتی کوچولو بودم و به گوسفند میگفتم ببعی، بابام منو میبرد پمپ بنزین، اونجا تو پمپ بنزین سیگار میکشید.
اپراتورپمپ بنزین گفت: باور نمیکنم. چون کشیدن سیگار توی پمپ بنزین ممنوعه.
گفتم: وقتی من بچه بودم هنوز سیگار توی پمپ بنزین رو ممنوع نکرده بودند. بیشتر سیگاریها پاتوقشون پمپ بنزین بود. حالا تخفیف میدین یا نه؟
گفت: حتی یک نفر هم بابت بنزین تخفیف نگرفته.
خندیدم و گفتم: اونها مثل من بازاری نیستند. یک تخفیف بده جای دوری نمیره.
اپراتور پمپ بنزین گفت: ببین! الان یکی از همکارام رفته دست شویی، سرم خیلی شلوغه، حواسمو پرت نکن. ممکنه اشتباهی به جای باک، نازل پمپ رو بکنم تو حلقت. برو دفتر مدیریت جایگاه این هارو بگو.
رفتم اتاق مدیریت جایگاه و گفتم: مگه سر گردنه است یک لیتر بنزین ۳ هزار تومان؟ ما یک جایگاه نزدیک خونمون هست، بنزین رو لیتری دوهزار تومن میده.
مدیریت جایگاه گفت: واقعا؟ دمش گرم. چه جایگاه دار با انصافیه. کجا هست؟ چرا همونجا نرفتین خوب؟
گفتم: همین ته کوچه مون. تازه جایگاهشو درست کردن. قبلا یک زمین خالی بود بچهها ظهرها توش گل کوچیک بازی میکردن، نمیگذاشتند همسایهها بخوابند. بعد یکی از همسایهها که عاصی شده بود رفت همون زمین خالی رو خرید، جایگاه پمپ بنزین زد، ولی من از اون همسایه مون خوشم نمیاد، برای همین نرفتم اونجا.
مدیریت جایگاه گفت: البته ما بنزینمون رو گرون نمیدیم، میدونی تو پمپ بنزینهای سنپترزبورگ قیمت هر لیتر بنزین چقدره؟
گفتم: خوب اونها بنزین یورو چهار میدن. شما یورو چهار میدین؟
مدیریت جایگاه گفت: راستش نه. ولی چون شخصیتتون برام جالبه، من به اپراتور جایگاه میگم لیتری پونصد تا تک تومنی برای شما حساب کنه. بقیه شو خودم از جیبم میدم.
گفتم: معلوم نیست چقدر تو هر لیتر بنزین سود میکنین که حاضر شدین لیتری پونصد حساب کنید.
مدیریت جایگاه خندید و گفت: حالا ماشینتون کجا هست.
گفتم: راه نزدیک بود، پیاده اومدم.
مدیریت جایگاه گفت: خوب برو ماشینو بیار.
گفتم: هنوز باید بریم کافی نت برای ماشین ثبت نام کنیم. هر وقت اسممون در اومد و ماشینو تحویل گرفتیم مزاحم میشیم.